[فعل]

yeltenmek

/jæltænmˈɛc/
فعل گذرا

1 ریسک کردن (برای کاری که توان انجام را ندارد) مخاطره کردن، دل به دریا زدن، اقدام کردن

  • 1.Kız kardeşi kaçmaya yeltenmiş ama son anda babası anlamış.
    1. خواهر کوچکترش اقدام به فرار کرده اما در آخرین لحظه پدرش متوجه شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان