[اسم]

yem

/jˈæm/
قابل شمارش

1 طعمه غذای حیوان

  • 1.Balıklara yem verirken havuza düştüm.
    1. وقتی داشتم به ماهی‌ها غذا می‌دادم داخل استخر افتادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان