خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوست داشتن
2 . محبوبترین
[فعل]
أَحَبَّ
فعل گذرا و ناگذر
1
دوست داشتن
1.أُحِبُّ أَنْ أُسَاعِدَهُ وَلَكِنْ لَا أَسْتَطِيع.
دوست دارم که به او کمک کنم، اما نمیتوانم.
2.أُحِبُّكِ كَثِيراً يَا أُمِّي وَ أُقَبِّلُ يَدَيْكِ عِدَّةَ مَرَّات.
مادرم، خیلی دوستت دارم و بارها دستانت را میبوسم.
[صفت]
أَحَبُّ
قابل مقایسه
1
محبوبترین
دوستداشتنیترین
1.إِنَّ أَحَبَّ عِبَادِ الله إِلَى الله أَنْصَحُهُم لِعِبَادِهِ.
قطعاً دوستداشتنیترین بندگان خدا پیش خدا پنددهندهترین آنان نسبت به بندگان اوست.
کلمات نزدیک
اتصل
شم
تكلم
تذوق
لمس
عشق
أكره
فهم
تعلم
أجاب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان