خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترشح کردن
[فعل]
أَفْرَزَ
فعل گذرا
1
ترشح کردن
1.لِسَانُ القِطِّ مَمْلُوءٌ بِغُدَدٍ تُفْرِزُ سَائِلاً مُطَهِّراً.
زبان گربه پر از غدههایی است که مایعی پاککننده ترشح میکند.
کلمات نزدیک
التقاط صور
التأم
إنارة
دل
دون أن
إضافة
عشب طبي
بري
بكتيريا
تأثر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان