Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . راهنمایی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
دَلَّ
فعل گذرا
1
راهنمایی کردن
نشان دادن
1.إِتْبَعِ السَّهْمَ، فَهُوَ يَدُلُّكَ عَلَى الطَّرِيق الصَّحِيح.
آن فلش را دنبال کنید، زیرا شما را به سمت راه درست راهنمایی میکند.
2.هَلْ يُمْكِنُكَ أَنْ تَدُلُّنِي عَلَى الطَّرِيقِ إِلَى الفُنْدُق؟
آیا میتوانید راه هتل را به من نشان دهید؟
کلمات نزدیک
دون أن
استطاع
أدار
اتجاه
ابتعد
إنارة
التأم
التقاط صور
أفرز
إضافة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان