[فعل]

اِلْتَأَمَ

فعل ناگذر

1 بهبود یافتن خوب شدن

  • 1.إِنَّ لِسَانَ القِطِّ سِلَاحٌ طِبِّيٌّ دَائِمٌ، لِأَنَّهُ مَمْلُوءٌ بِغُدَدٍ تُفْرِزُ سَائِلاً مُطَهِّراً، فَيَلْعَقُ القِطُّ جُرْحَهُ عِدَّةَ مَرَّاتٍ حَتَّى يَلْتَئِمَ.
    زبان گربه یک سلاح پزشکی همیشگی است، زیرا پر از غددی است که مایعی پاک‌کننده ترشح می‌کند؛ پس گربه چند بار زخمش را می‌لیسد تا بهبود یابد.
  • 2.اِلْتَأَمَ جُرْحِي بَعْدَ ثَلَاثَة أَيَّام.
    زخمم بعد از سه روز خوب شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان