خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشت شست
[اسم]
إِبْهَام
قابل شمارش
مونث
[جمع: أَبَاهِم]
1
انگشت شست
1.سَأَقُوم بِقَطْعِ إِبْهَامِي غَدًا أًقْسِم!
به خدا قسم فردا انگشت شستم را میبرم!
کلمات نزدیک
إصبع
خصر
ظهر
مؤخرة العنق
أسفل
ظفر
إصبع القدم
كعب
معصم
قبضة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان