1 . استفاده
[اسم]

اِسْتِعْمَال

قابل شمارش مذکر
[جمع: اِسْتِعْمَالات]

1 استفاده کاربرد، به‌ کار بردن

  • 1.هُوَ دَعَا النَّاس بِاسْتِعْمَال اللَّهْجَة المَحَلِّيَّة.
    او مردم را به استفاده از لهجه محلی دعوت کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان