خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدا شدن
[فعل]
اِنْفَصَلَ
فعل ناگذر
1
جدا شدن
1.القَمَرُ كَوكَبٌ إِنْفَصَلَ عَنِ الأَرْضِ.
ماه سیارهای است که از زمین جدا شدهاست.
کلمات نزدیک
تحمل
قاوم
استعمل
قطف
ملجأ
انهزم
مقاتل
مجتمع
شعب
علاقة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان