خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پراکنده شدن
[فعل]
اِنْفَضَّ
فعل ناگذر
1
پراکنده شدن
متفرق شدن
1.وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ.
اگر تندخو و سنگدل بودی مردم از گرد تو متفرق میشدند.
کلمات نزدیک
انزعج
أمرد
إقامة
إعزاز
أعتق
حضن
رداء
عودة
غليظ القلب
فسيلة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان