خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اردک
[اسم]
بَطَّة
قابل شمارش
مونث
[جمع: بَطَّات]
1
اردک
مرغابی
1.أُرِيدُ أَنْ أَرْسِمَ البَطَّة.
من میخواهم نقاشی یک اردک را بکشم.
2.تَعِبَتِ البَطَّةُ مِنَ السِّبَاحَة.
آن اردک از شناکردن خسته شد.
کلمات نزدیک
حمامة
ثعلب الماء
قنفذ
ثور
دببة الباندا الأحمر
نورس
دجاجة
ديك صغير
بومة
وز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان