خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چهارپایان (به جز درندگان)
[اسم]
بَهِيمَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: بَهَائِم]
1
چهارپایان (به جز درندگان)
حیوانات
1.إِنَّكُمْ مَسْؤولُون حَتَّى عَنِ البَقَاعِ وَ البَهَائِمِ.
شما حتى در برابر زمینها و چهارپایان مسئول هستید.
2.مُحَمَّد يُحِبُّ النَّاس، وَلَكِنَّهُ يُحِبُّ البَهَائِمَ أَيْضاً.
محمد مردم را دوست دارد، اما حیوانات را نیز دوست دارد.
کلمات نزدیک
انتفع
اصطفاف صباحي
أحسنت
مواطن
اقتراح
بقعة
حجرة
حر
حفاظ
حنفية الماء
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان