[فعل]

اِنْتَفَعَ

فعل ناگذر

1 سود بردن بهره بردن

  • 1.تَنَاوَلَ المَرِيضُ الدَّوَاءَ فَانْتَفَعَ مِنْهُ.
    بیمار دارو را خورد و از آن بهره برد.
  • 2.هِيَ مِنَ الأَمَاكِن الَّتِي تَمْتَلِكُهَا الدَّولَةُ، وَ يَنْتَفِعُ بِهَا النَّاسُ جَمِيعاً.
    آن از مکان‌هایی است که دولت مالک آن می‌باشد، و همه مردم از آن بهره می‌برند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان