خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحویلدادن
[اسم]
تَسْلِيم
غیرقابل شمارش
مذکر
1
تحویلدادن
دادن
1.أَرَادَ مُسَافِرٌ تَسْلِيمَ نُقُودِهِ إِلَى شَخْصٍ أَمِينٍ.
مسافری خواست پولهایش را به فرد امانتداری بدهد.
کلمات نزدیک
إنترنت
أمين
استرجع
أمكن
تعب
حاسوب
خامسة عشرة
عزل
أنزل
نعمة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان