[صفت]

أَمِين

قابل مقایسه

1 امانت‌دار

  • 1.أَرَادَ مُسَافِرٌ تَسْلِيمَ نُقُودِهِ إِلَى شَخْصٍ أَمِينٍ.
    مسافری خواست پول‌هایش را به فرد امانت‌داری بدهد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان