خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رنگآمیزی
[اسم]
تَلْوِين
قابل شمارش
مذکر
[جمع: تَلْوِينَات]
1
رنگآمیزی
1.اِشْتَرَيْتُ أَقْلَام مُلَوَّنَة لِلتَلْوِين.
برای رنگآمیزی مدادرنگی خریدم.
2.بَعْضُ النَّاسِ يَظُنُّون بِأَنَّ الأَلْوَانَ لِلتَّلْوِينِ أَو لِلرَّسْمِ أَو لِلتَّزْيِينِ فَقَط.
برخی از مردم گمان میکنند که رنگها تنها برای رنگآمیزی یا نقاشیکردن یا تزیین هستند.
کلمات نزدیک
تعويض
طازج
انتباه
أمير
اعتقد
أراد
يوجد
ورع
مهدئ
مجفف
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان