خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رایانه
[اسم]
حَاسُوب
قابل شمارش
مذکر
[جمع: حَوَاسِيب]
1
رایانه
کامپیوتر
1.فِي يَومٍ مِنَ الأَيَّام اِشْتَرَى وَالِدُهُ حَاسُوباً لَهُ وَ سَمَحَ لَهُ بِالدُّخُولِ فِي الإِنْتِرْنِت.
روزی پدرش برای او یک کامپیوتر خرید و به او اجازه داد وارد اینترنت شود.
کلمات نزدیک
تسليم
إنترنت
أمين
استرجع
أمكن
خامسة عشرة
عزل
أنزل
نعمة
أوجد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان