خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزاد
2 . حرارت
[صفت]
حُرّ
1
آزاد
1.ظَنَّتْ أَنَّ طَالِبَاتِ صَفٍّ آخَرَ فِي حِصَّةٍ تَقْوِيَّةٍ، أَو يُمَارِسْنَ نَشَاطاً حُرّاً.
گمان کرد دانشآموزان کلاس دیگر در زنگ تقویتی هستند یا فعالیتی آزاد انجام میدهند.
[اسم]
حَرّ
قابل شمارش
مذکر
[جمع: حُرُور]
1
حرارت
گرما
مترادف و متضاد
بَرْد
1.أَحْمَد لا يُحِبَُّ الحَرَّ.
احمد از گرما خوشش نمیآید.
کلمات نزدیک
حجرة
بقعة
بهيمة
انتفع
اصطفاف صباحي
حفاظ
حنفية الماء
دوام مدرسي
دورة المياه
عندئذ
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان