خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحریک کردن
2 . حرکت دادن
[فعل]
حَرَّكَ
فعل گذرا
1
تحریک کردن
1.النُّورُ الأَحْمَرُ فَنَشْعُرُ بِالتَّعَبِ عِنْدَمَا نَنْظُرُ إِلَيْهِ، لِأَنَّهُ يُحَرِّكُ الأَعْصَابَ.
رنگ سرخ، وقتی به آن نگاه میکنیم، احساس خستگی میکنیم، برای اینکه اعصاب را تحریک میکند.
2
حرکت دادن
1.حَرِّكْ سَيَّارَتَكَ بِسُرْعَة.
ماشین خود را سریعاً حرکت دهید.
2.قَالَ الطَّبِيبُ: "حَرِّك يَدَكَ اليُمْنَى."
دکتر گفت: "دست راست خود را حرکت دهید."
کلمات نزدیک
سماوي
عصير الفاكهة
غارة
غارة ليلية
قل
تعب
أمكن
استرجع
أمين
إنترنت
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان