خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دولت
[اسم]
حُكُومَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: حُكُومَات]
1
دولت
1.قَالَ الرَّئِيسُ الإِيرَانِي إِنَّ حُكُومَته تُرِيد تَنْفِيذ اِتِّفَاقِيَّات التَّعَاوُن.
رئیس جمهور ایران گفت که دولت وی میخواهد توافقنامههای همکاری را اجرا کند.
کلمات نزدیک
خطير
ذريعة
ثقب
هزم
متفائل
رزق
حقق
جاهد
توكل
اكتشف
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان