خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تجربه
[اسم]
خِبْرَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: خِبْرَات]
1
تجربه
سابقه
1.مُعْظَمُهُم لَهُم خِبْرَات طَوِيلَة.
بیشترشان سوابق طولانی دارند.
کلمات نزدیک
خالف
خالط
حلس
حلال
حرام
سالم
صح
ضياع
عاطل
غانم
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان