خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرد
2 . پا
[اسم]
رَجُل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: رِجَال]
1
مرد
1.هَلْ تَعْرِفُ ذَلِكَ الرَّجُل؟
آیا آن مرد را میشناسی؟
2.هُوَ رَجُلٌ غَنِي.
او مرد ثروتمندی است.
3.وَرَاءَ كُلّ رَجُل عَظِيم اِمْرَأَةٌ.
پشت هر مرد بزرگی یک زن است.
[اسم]
رِجْل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَرْجُل]
1
پا
1.أَنْتِ تَعْلَمِينَ أَنَّ رِجْلِي تُؤْلِمُنِي.
تو میدانی که پایم درد میکند.
2.قِفْ عَلَى رِجْلَيْكَ وَ أمشِ!
بر روی دو پایت بایست و راه برو!
کلمات نزدیک
حفيدة
حفيد
عيد الفصح
أخت صغيرة
أخت كبيرة
امرأة
طفل
ولد
بنت
حب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان