خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقاش
[اسم]
رَسَّام
قابل شمارش
مذکر
[جمع: رَسَّامُون]
[مونث: رَسَّامَة]
1
نقاش
1.أَصْبَحَ رَسَّاماً وَ شَاعِراً وَ أَلَّفَ كِتَاباً.
نقاش و شاعر شد و کتابی را تألیف کرد.
2.سَيَصِيرُ مُحْسِن رَسَّاماً كَبِيراً.
محسن یک نقاش بزرگ خواهد شد.
کلمات نزدیک
حروف الهجاء
أعجوبة
طرف
أخيرا
بكماء
رغم
سعى
صماء
عمياء
مصاب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان