خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پلیس
[اسم]
شُرْطِي
قابل شمارش
مذکر
[جمع: شُرْطِيُّون]
1
پلیس
1.إِنَّهُ شُرْطِيٌ ذَكِي وَ مُجْتَهِد.
او یک پلیس باهوش و سختکوش است.
2.الشُّرْطِيُّ يَبْحَثُ عَنِ القَاتِل فِي كُلِّ مَكَان.
پلیس همه جا به دنبال قاتل است.
3.فَجْأَةً جَاءَ شُرْطِيٌّ إِلَى صَدِيقِي!
ناگهان یک پلیس پیش دوست من آمد!
کلمات نزدیک
سوف
س
غاية
مستقبل
شرح
فحص
حداد
رز
مهندس زراعي
خامس
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان