خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرنده
[اسم]
طَائِر
قابل شمارش
مذکر
[جمع: طُيُور]
1
پرنده
1.حَطَّ عَلَى الشَّجَرَة طَائِرٌ غَرِيبٌ.
یک پرنده عجیب روی درخت نشست.
2.هَلْ تُحِبُّ الطُّيُورَ؟
آیا از پرندگان خوشت میآید؟
3.هَلْ تَعْرِفُ مَا اسْمُ هَذَا الطَّائِر؟
آیا میدانید اسم این پرنده چیست؟
کلمات نزدیک
ألا
حاجة
حطب
جلب
غزال
فرخ
هجم
يئس
نا
سمكة حجرية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان