خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هواپیما
[اسم]
طَائِرَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: طَائِرَات]
1
هواپیما
1.تَحَطَّمَتْ طَائِرَةٌ كَبِيرَةٌ فِي سُورِيَا.
یک هواپیمای بزرگ در سوریه سقوط کرد.
2.هَلْ تُسَافِرُ بِالطَّائِرَة؟
آیا با هواپیما سفر میکنی؟
کلمات نزدیک
سفينة
جسر
حقيبة السفر
درجة أولى
درجة إقتصادية
دراجة
سيارة الأجرة
سيارة
شاحنة
تسجيل إجراءات الوصول
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان