خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گیاه دارویی
[اسم]
عُشْب طِبِّي
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَعْشَاب طِبِّيَّة]
1
گیاه دارویی
1.أَبْحَثُ عَنْ عُشْب طِبِّي خَاص.
من به دنبال یک گیاه دارویی خاص هستم.
2.هَلْ تَسْتَخْدِمُ الأَعْشَاب الطِبِّيَّة فِي الطَبْخ؟
آیا از گیاهان دارویی در پختوپز استفاده میکنید؟
کلمات نزدیک
إضافة
أفرز
التقاط صور
التأم
إنارة
بري
بكتيريا
تأثر
احتوى
تحرك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان