Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . حرکت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
تَحَرَّكَ
فعل ناگذر
1
حرکت کردن
تکان خوردن
1.لَا تَتَحَرَّكُ عَيْنُ البُومَة، فَإِنَّهَا ثَابِتَةٌ.
چشم جغد تکان نمیخورد، زیرا ثابت است.
2.هُوَ أَغْلَقَ بَابَ السَّيَّارَة وَ تَحَرَّكَتِ السَّيَّارَة.
او در ماشین را بست و ماشین حرکت کرد.
کلمات نزدیک
احتوى
تأثر
بكتيريا
بري
عشب طبي
نشر
ضوء
ظلام
عوض
لعق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان