Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . نور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ضَوء
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَضْوَاء]
1
نور
1.الضَّوءُ فِي النَّفَقِ ضَعِيفٌ لَا يَسْمَحُ بِالرُّؤْيَةِ.
نور در تونل به حدی ضعیف است که اجازه هیچگونه دیدی را نمیدهد.
2.هَلْ رَأَيْتَ الضَّوء الأَحْمَر عَلَى جَوَّالِكَ؟
آیا نور قرمز را بر روی گوشی خود دیدهاید؟
کلمات نزدیک
نشر
تحرك
احتوى
تأثر
بكتيريا
ظلام
عوض
لعق
مضيء
وقاية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان