Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . پخش کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
نَشَرَ
فعل گذرا
1
پخش کردن
منتشر کردن
1.مَنْ نَشَرَ ذَلِكَ الخَبَر؟
چهکسی آن خبر را پخش کرد؟
2.نَشَرَتْ إِحْدَى الصُّحُفِ الفَرَنْسِيَّةِ عِنْدَ مَوتِ أَخِيهِ عُنْوَاناً خَطَأً.
یکی از روزنامههای فرانسوی، هنگام مرگ برادرش عنوان اشتباهی منتشر کرد.
3.هُوَ نَشَرَ سِرَّنَا بَيْنَ النَّاس!
او راز ما را در میان مردم پخش کرد!
کلمات نزدیک
تحرك
احتوى
تأثر
بكتيريا
بري
ضوء
ظلام
عوض
لعق
مضيء
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان