خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یک گاز
[اسم]
عَضَّة
قابل شمارش
مونث
[جمع: عَضَّات]
1
یک گاز
1.سَأَعُضُّك عَضَّة صغِيرَة.
یک گاز کوچک ازت خواهم گرفت.
کلمات نزدیک
حرق
كدمة
نبض
حادث
جرح
حالة الطوارئ
إصابة الرأس
ارتجاج في المخ
خيط جراحي
صدمة كهربائية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان