خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شاخه
[اسم]
غُصْن
قابل شمارش
مذکر
[جمع: غُصُون، أَغْصَان]
1
شاخه
1.أَنَا رَأَيْتُهُ مَتَى كَانَ يَلْعَبُ بِالغُصُون.
وقتی داشت با شاخهها بازی میکرد، او را دیدم.
2.هَذِهِ الشَّجَرَة تَحْمِلُ أَثْمَاراً فِي نِهَايَةِ أَغْصَانِهَا كَالْخُبْزِ.
این درخت در انتهای شاخههایش میوههایی شبیه نان حمل میکند.
کلمات نزدیک
ضياء
شررة
زان
ذاك
ذات
غيم
مستعرة
منهمرة
نضرة
غرس
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان