Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . کاشتن
2 . نهال
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
غَرَسَ
فعل گذرا
1
کاشتن
1.أُمِّي غَرَسَتْ شَجَرَة أُخْرَى فِي حَدِيقَتِنَا.
مادرم درخت دیگری را در باغ ما کاشت.
2.نَغْرِسُ الأَشْجَارَ فِي شَهْرِ رَمَضَان.
در ماه رمضان درخت میکاریم.
[اسم]
غَرْس
قابل شمارش
مذکر
1
نهال
کاشتن نهال، درخت
1.مَا مِنْ رَجُلٍ يَغْرِسُ غَرْساً إِلَّا كَتَبَ اللهُ لَهُ مِنَ الأَجْرِ قَدْرَ مَا يَخْرُجُ مِنْ ثَمَرِ ذَلِكَ الغَرْسِ.
هيچ مردى نيست كه درختى بنشاند، مگر اينكه خداوند بهاندازه ميوهاى كه آن درخت مىدهد، برايش اجر بنويسد.
کلمات نزدیک
نضرة
منهمرة
مستعرة
غيم
غصن
بنى
كفى
مهرجان
جرى
أجرى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان