[فعل]

جَرَى

فعل ناگذر

1 جاری شدن

  • 1.يَجْرِي أَجْرُ اِسْتِغْفَارِ الوَلَدِ لِلْوَالِدَيْنِ بَعْدَ مَوتِهِمَا.
    پاداش طلب آمرزش فرزند برای والدین بعد از مرگشان جاری می‌شود.
  • 2.يَجْرِي أَجْرُ حَفْرِ البِئْرِ لِلْعَبْدِ وَ هُوَ فِي قَبْرِهِ بَعْدَ مَوتِهِ.
    پاداش کندن چاه برای بنده جاری می‌شود در حالی‌ که او بعد از مرگش در قبرش است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان