[فعل]

تَفَرَّقَ

فعل ناگذر

1 پراکنده شدن

  • 1.تَفَرَّقَ المُتَظَاهِرُون بِهُدُوء.
    معترضین بی‌سروصدا پراکنده شدند.
  • 2.كُلُوا جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا، فَإِنَّ البَرِكَةَ مَعَ الجَمَاعَةِ.
    همگی بخورید و پراکنده نشوید، پس همانا برکت با جماعت است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان