Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . ساختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
بَنَى
فعل گذرا
1
ساختن
1.بَنَى وَالِدِي تِلْكَ الشَّرِكَة بِالكَثِير مِنَ المَعْلُومَات.
پدرم آن شرکت را با اطلاعات زیادی ساختهاست.
2.هُوَ بَنَى مَسْجِداً فِي قَرْيَتِنَا.
او در روستای ما یک مسجد ساخت.
کلمات نزدیک
غرس
نضرة
منهمرة
مستعرة
غيم
كفى
مهرجان
جرى
أجرى
أخلص
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان