خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خالی شدن
[فعل]
فَرَغَ
فعل گذرا
1
خالی شدن
1.بَعْضُ المُدَرِّسَاتِ يَنْتَظِرْنَ أَنْ تَفْرُغَ المَدْرَسَةُ مِنَ الطَّالِبَاتِ.
بعضی از معلمها منتظر میماندند تا مدرسه خالی از دانشآموزان بشود.
2.يَكَادُ خَزَّانُ المَاءِ يَفْرُغُ.
نزدیک بود که مخزن آب خالی بشود.
کلمات نزدیک
عندئذ
دورة المياه
دوام مدرسي
حنفية الماء
حفاظ
مرافق عامة
مغلق
نشاط
نصح
نفاية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان