Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . نصیحت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
نَصَحَ
فعل گذرا
1
نصیحت کردن
توصیه کردن
1.أَبِي تَكَلَّمَ مَعِي وَ نَصَحَنِي.
پدرم با من صحبت کرد و مرا نصیحت کرد.
2.هَذِهِ مُشْكِلَتِي، فَمَاذَا تَنْصَحُنِي؟
این مشکل من است، پس شما به من چه توصیهای میکنید؟
کلمات نزدیک
نشاط
مغلق
مرافق عامة
فرغ
عندئذ
نفاية
هدوء
أرسل
احترم
أي إساءة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان