خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شکست خوردن
[فعل]
فَشِلَ
فعل ناگذر
1
شکست خوردن
ناکام ماندن
1.مُحَمَّد فَشِلَ فِي الكِتَابَة.
محمد در نویسندگی شکست خورد.
2.هُوَ فَشِلَ فِي المُبَارَيَات العَالَمِيَّة.
او در مسابقات جهانی ناکام ماند.
کلمات نزدیک
عاش
مات
وقف
جلس
غلق
فاز
خسر
عرف
فكر
أتى
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان