خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برتری
2 . برتری دادن
[اسم]
فَضْل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَفْضَال]
1
برتری
فضیلت، فضل
1.قَالَ: "هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي."
گفت: "اين از فضل پروردگار من است."
2.لَنْ أَنْسَى فَضْلَ أُسْتَاذِي.
من فضیلت و برتری استادم را فراموش نمیکنم.
[فعل]
فَضَّلَ
فعل گذرا
1
برتری دادن
ترجیح دادن
1.مَاذَا تُفَضِّلِين مِنَ الفَاكِهَة؟
چه میوهای را ترجیح میدهید؟
2.هَلْ تَشْرَبُ الشَّاي؟ لا، أُفَضِّلُ القَهْوَة.
آیا چای مینوشی؟ خیر، قهوه را ترجیح میدهم.
کلمات نزدیک
ساكن
أي إساءة
احترم
أرسل
هدوء
تراث
ثقافية
بريد
قبة
أثري
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان