خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لغزش زبان از نیندیشیدن
[اسم]
فَلْتَةُ اللِّسَان
قابل شمارش
مونث
[جمع: فَلَتَات]
1
لغزش زبان از نیندیشیدن
1.مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ.
هيچكس چيزى را پنهان نكرد، مگر اين كه آن چيز، خود را در لغزشهاى زبان و حركات چهرهاش نمودار ساخت.
کلمات نزدیک
عاد
طنطنة
صفحة
حكى
تظاهر
كرر
كلما
نجدة
أجود
احتقر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان