خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بخش
2 . تقسیم کردن
[اسم]
قِسْم
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَقْسَام]
1
بخش
قسمت، واحد، گروه
1.فِي أَيِّ قِسْم تَعْمَل؟
در کدام بخش کار میکنید؟
2.هُوَ الآن فِي قِسْمِ الأَثْوَاب. هَذِه إَثْوَابٌ جَمِيلَة جِدّاً.
او الآن در بخش لباسها است. این لباسها بسیار زیبا هستند.
[فعل]
قَسَّمَ
فعل گذرا
1
تقسیم کردن
1.الشَّرِكَةُ تُقَسِّمُ الأَرْبَاحَ مَرَّةً فِي السَّنَة.
این شرکت سالیانه سود خود را تقسیم میکند.
2.مَنْ يُقَسِّمَ الفَوَاكِه بَيْنَنَا؟
چهکسی میوهها را میان ما تقسیم میکند؟
کلمات نزدیک
تأمين
راتب
زميل
صاحب العمل
موظف
مبيع
تسويق
محاسبة
قسم قانوني
موارد بشرية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان