خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگ
[صفت]
كَبِير
قابل مقایسه
1
بزرگ
مترادف و متضاد
صَغِیر
1.أَ لَا تَعْتَقِد أَنَّ هَذَا كَبِير جِدّاً بِالنِّسْبَة لَكَ؟
فکر نمیکنید این برای شما خیلی بزرگ باشد؟
2.أَحْمَدُ شَوقِي شَاعِرٌ كَبِيرٌ.
احمد شوقی شاعر بزرگی است.
3.كَانَتْ التَّنُّورَة كَبِيرَة جِداً.
دامن خیلی بزرگ بود.
4.هَذِه جَامِعَة كَبِيرَة.
این یک دانشگاه بزرگ است.
کلمات نزدیک
صغير
مستدير
طويل
قصير
صحي
ضخم
ضيق
عميق
واسع
مسطح
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان