خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزمایشگاه
[اسم]
مُخْتَبَر
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مُخْتَبَرَات]
1
آزمایشگاه
1.أُرِيدُ أَنْ أَذْهَبَ إِلَى مُخْتَبَر.
میخواهم به آزمایشگاه بروم.
2.جُهِّزَ المُخْتَبَرُ بِأَحْدَثِ المُعِدَّات.
این آزمایشگاه به مدرنترین تجهیزات مجهز است.
کلمات نزدیک
أمبير
كرة
مساحة
حجم
منحني
قمع
طبق بتري
مجهر
مغناطيس
ماصة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان