خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرد
[صفت]
مُسْتَدِير
قابل مقایسه
1
گرد
1.كُنْتُ فِي غُرْفَة مُسْتَدِيرَة كَبِيرَة.
در یک اتاق گرد بزرگ بودم.
کلمات نزدیک
طويل
قصير
صحي
ممتلئ
فخور
صغير
كبير
ضخم
ضيق
عميق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان