خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرودگاه
[اسم]
مَطَار
قابل شمارش
مذکر
[جمع: المَطَارَات]
1
فرودگاه
1.هُوَ يَعْمَل في المَطَار.
او در فرودگاه کار میکند.
کلمات نزدیک
سكة الحديد
آلة بيع التذاكر
مكتب التذاكر
قطار شحن
قطار أحادي الخط
مخرج طوارئ
طائرة مروحية
جناح
سترة النجاة
قمرة القيادة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان