خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیمه
[اسم]
مُنْتَصَف
غیرقابل شمارش
مذکر
1
نیمه
وسط
1.فِي مُنْتَصَفِ اللَّيْل تَذَكَّرْتُ ذِكْرَيَاتِي.
نیمهشب خاطراتم را به خاطر آوردم.
2.وَقَفَتِ البَقَرَةُ فِي مُنْتَصَفِ الطَّرِيق.
گاو در وسط راه ایستاد.
کلمات نزدیک
زقزاق
انتهى
أحدث
ذيل
دود
نسيج
نقر
قفزة
غشاء
طنين
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان