1 . نیمه
[اسم]

مُنْتَصَف

غیرقابل شمارش مذکر

1 نیمه وسط

  • 1.فِي مُنْتَصَفِ اللَّيْل تَذَكَّرْتُ ذِكْرَيَاتِي.
    نیمه‌شب خاطراتم را به خاطر آوردم.
  • 2.وَقَفَتِ البَقَرَةُ فِي مُنْتَصَفِ الطَّرِيق.
    گاو در وسط راه ایستاد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان