خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از هنگام
[حرف اضافه]
مُنْذُ
1
از هنگام
1.هِيَ كَانَتْ مُنْذُ طُفُولَتِهَا مُشْتَاقَة إِلَى كُلِّ مَا يَرْتَبِطُ بِالشَّرْقِ وَ مُعْجِبَةً بِإِيرَان.
او از هنگام کودکیاش، مشتاق به هرچیزی بود که به شرق ارتباط داشت و شیفته ایران بود.
کلمات نزدیک
أعجب
مستشرق
مد
فرنسية
فخرية
مقابلة
ازداد
اشتد
اشتق
انضمام
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان