Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نبض
[اسم]
نَبْض
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَنْبَاض]
1
نبض
ضربان
1.لَيْسَ لَدَيْه نَبْض!
او نبض ندارد!
کلمات نزدیک
حادث
جرح
تصوير بالرنين المغناطيسي
رذاذ
حشو الأسنان
كدمة
حرق
عضة
حالة الطوارئ
إصابة الرأس
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان