خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بر پا کردن
[فعل]
نَصَبَ
فعل گذرا
1
بر پا کردن
نصب کردن
1.أَيْنَ نَسْتَطِيعُ أَنْ نَنْصِبَ خِيَامَنَا؟
کجا میتوانیم چادرمان را بر پا کنیم؟
2.نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ وَ جَلَسَ عَلَيْهِ.
برای وی منبری نصب شد، روی آن جلوس نمود.
کلمات نزدیک
طاف
عرب
ضائر
رغب
رحل
نقي
وطأة
اغبرار
جهز
خضرة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان